همراه با شهدا/ شهید حبیب روزی طلب
.
در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای دوشنبه، با شهدای مجموعه سلامت فارس در طول سال های دفاع مقدس
که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت به رزمندگان غیور میهن
در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به این انقلاب تقدیم کرده
اند، آشنا شدیم. در طی هفته های اخیر روزهای دوشنبه نیز بخش «همراه با شهدا» با
معرفی شهدای استان فارس ادامه یافت که در این بخش، با شهید «حبیب روزی طلب» آشنا می شویم.
شهید حبیب روزی طلب
تاریخ و محل ولادت: 23
مرداد 1339 شیراز
تاریخ و مکان شهادت: 19/8/1361 تپه 175 شرهانی
حبیب از دوران نوجوانی به مسجد می رفت و به نماز جماعت اول
وقت مقید بود. دوستانش می گفتند: هیچ وقت یاد نداریم که حبیب نماز شبش ترک شده
باشد و او دائم الذکر بود.
حبیب بعد از اخذ دیپلم ریاضی و شرکت در کنکور سراسری علوم
انسانی، در رشته جامعه شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شد که همزمان دو تا سه روز در
هفته نیز برای یادگیری علوم اسلامی به حوزه علمیه قم می رفت.
با آغاز انقلاب همراه با خانواده در تظاهرات شرکت می کرد و
بعد از پیروزی انقلاب نیز در جهاد و بعدها در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان
به همکاری پرداخت. با شروع جنگ، راهی جبهه های جنوب شد و در عملیات های مختلف شرکت
کرد. بعد از چند بار مجروح شدن، سرانجام حبیب
که عمری رزق شهادت را از خدای خود طلب کرده بود به آرزوی خود رسید و در 19 آبان
ماه سال 1361 در عملیات محرم تپه 175 شرهانی، همانگونه که خود می خواست مفقود
الجسد گردید. به گفته تعدادی از فرماندهان که همراه او بودند، او در آن عملیات و
در آن منطقه حساس، یک خط شکن به تمام معنا بود.
شهید
حبیب روزی طلب در خاطراتش می نویسد:
صبح
پنج شنبه بر سر تربت شهیدان رفتیم. اولین بار است که با مادرم به زیارت شهدا می
روم. بر سر قبر شهدای تازه به خاک سپرده شده، می رویم.
جسم
شان را می گویم. بعضی ها جسم شان هم به آسمان می رود. بعضی ها هم که جسم شان هم از
جنس روح شان می شود. آنهایی که جسمشان از جنس روحشان می شود، قبل از رفتنشان هم
اینجا دیگر صحبت ناجنس برایشان عذابی اَلیم می شود.
بگذریم،
خدا کند که جسم ما هم برجای نماند. این را بارها به بچه ها گفته ام: هیچ دلم نمی
خواهد از جسمم هم ذره ای بر خاک بماند. رجعت به طرف خدا، حق است و این حق هر چه
تمام عیارتر، حقّ تر. به بچه ها گفتم اگر از جسمم اثری ماند بر آن سنگی نیندازید و
اگر سنگی گذاشتید بر روی آن اسمم را ننویسید.
نظر دهید